1. ايجاد پيوند معنوى با خاندان عصمت و تشديد علاقه و محبت به آنان
اين محبت موجب مىشود، زائر آن بزرگان را الگوى خويش سازد و در جهت همسويى فكرى و عملى با آنان بكوشد همچنان كه در قسمتى از زيارت، از خدا مىخواهد زندگى و مرگش را يكسره همانند آنان قرار دهد: «اللهم اجعل محياى محيا محمد و آل محمد و مماتى ممات محمد و آل محمد».
از آنجا كه اين محبت به خاطر خداوند است- و خاندان عصمت از آن جهت كهالهى و منسوب به اويند، محبوب واقع شدهاند- مايه تقّرب به خداوند است. در قسمتى از زيارت چنين مىخوانيم: «اللهم انى اتقرب اليك بالموالاة لنبيك و ال نبيك».
2. پيدايش روحيه ظلم ستيزى در زائر
تكرار لعن و نفرين بر ستمگران در اين زيارت، موجب پيدايش روحيه ظلم ستيزى در زائر مىشود. او با اعلام برائت و نفرت از ستمگران و ابراز محبتبه پيروان حق و دوستان خاندان عصمت، پايههاى ايمان دينى خود را مستحكم مىكند. مگر ايمان چيزى جز حب و بغض در راه خدا است: «هل الايمان الا الحب و البغض»؟ مؤمن واقعى در برابر ستم بىموضع نيست. از ستمگر نفرت و انزجار آشكارى دارد و با مظلوم و جبهه حق اعلام همراهى مىكند: «يا اباعبدالله انى سلم لمن سالمكم و حرب لمن حاربكم».
3. دورى جستن از خط انحراف
در اين زيارت، ريشههاى ظلم هدف قرار مىگيرد: «فلعن الله امةً اسست اساس الظلم و الجور عليكم اهل البيت و لعن الله امة دفعتكم عن مقامكم و ازالتكم عن مراتبكم التى رتبكم الله فيها». ستمى كه در عاشورا تحقق يافت، در قلب تاريخ ستم ريشه دارد. اين ظلم يك حلقه از حلقههاى ستمى است كه باانحراف مسير اصيل خلافت آغاز شد.
4. الهام گرفتن، درس آموختن و الگو قرار دادن اسوههاى هدايت
در اين زيارت آمده است: «فاسئل الله الذى اكرمنى بمعرفتكم و معرفة اوليائكم ورزقنى البرائة من اعدائكم، ان يجعلنى معكم فى الدنيا و الآخرة و ان يثبت لى عندكم قدم صدق فى الدنيا و الاخرة». زائر پس از آنكه به حق معرفت پيدا كرد و ستم و ستمگر را شناخت و از آنان دورى جست، با ثبات قدم در مكتب خاندان عصمت و پيروى عملى از آنان، خود را در مسير سعادت دنيا و آخرت قرار مىدهد يعنى، اسوهها و الگوهاى هدايت را- كه از سوى خداوند منصوب شدهاند- سرمشق خود قرار مىدهد و همگامى با آنان را مىطلبد.
5. ترويج روحيه شهادتطلبى و ايثار و فداكارى در راه خدا
6. احياى مكتب و راه و هدف خاندان عصمت